برجام، ابزار تحریمی ایالات متحده علیه ایران
ابوالفضل ظهره وند، کارشناس مسائل بینالملل گفت: آمریکاییها مسئله برجام را نه به عنوان یک مسئله بلکه به عنوان مسیر و ابزار کنترلی برای ادامه فشارهای تحریمی و رسیدن به سایر ظرفیتهای ایران نگاه میکنند.
به گزارش مشق صلح، ابوالفضل ظهرهوند درباره طرح جدید اروپا برای توافق میان ایران و آمریکا گفت: آمریکاییها در این ۱۱ ماه، که ۸ ماه مذاکره انجام شد و بیشتر از ۳ ماه است که مذاکرات متوقف شده است، ثابت کردند که ارادهای برای اینکه بخواهند مسئله خود را با ایران حل کنند، ندارند.
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: آمریکاییها به برجام نه به عنوان یک مسئله بلکه به عنوان مسیر و ابزار کنترلی برای ادامه فشارهای تحریمی و رسیدن به سایر ظرفیتهای ایران نگاه میکنند.
ظهرهوند بیان کرد: آمریکا به فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران نه بهعنوان فعالیت قانونی و حقوقی از سوی ایران و اینکه عضو ان پی تی و آژانس هستیم بلکه آن را از زاویه مسئله خلع سلاح نگاه میکنند. در حوزه موشک هم به همین شکل است. وقتی موضوعی در چارچوب خلعسلاح پیش میرود یعنی طرف مقابل نباید دارای این ظرفیت باشد و در نهایت باید خلع سلاح شود.
وی عنوان کرد: در گذشته هم در ژنو فعالیتهای موشکی و هستهای را در کمیته خلع سلاح بررسی میکردند و این برای قدرتها و آمریکاییها قاعده است و سازمانهایی از جمله آژانس را هم که در اختیار دارند نه برای کمک به کشورها که به این ظرفیت در مسیر صلحآمیز دست پیدا کنند بلکه اساسا برای خود به موضوعی به عنوان صلحآمیز و غیرصلحآمیز قائل نیستند.
ظهرهوند افزود: به هر حال برجام توافقی بوده که صورت گرفته و جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که به توافقات بینالمللی پایبند است و این نکته مهمی است به این معنا که اگر جمهوری اسلامی ایران مذاکره میکند نه به این دلیل که از انگیزهها و نیات آمریکاییها اطلاعی ندارد بلکه به این دلیل است که دولت قبل توافق را امضا کرده است.
وی تصریح کرد: خوشبختانه ما فرصت خوبی پیدا کردیم زیرا خود آمریکاییها که شکل دهنده قطعنامه ۲۲۳۱ و مسئله برجام بودند، برجام را توسط ترامپ نقض کردند. بنابراین اکنون همه تلاش آمریکاییها این است که به برجام برگردند اما با حفظ همان نظام تحریمی که سالها برای آن مهندسی کرده و کمیته کارشناسی قوی را در خزانهداری آمریکا برای این منظور تشکیل دادهاند.
سفیر اسبق ایران در افغانستان اظهار کرد: بنابراین اگر قرار است برجام با اختصاص مختصر امتیازی امضا شود به این معنا نیست که ایران به عنوان یک کشور عادی میتواند در چارچوب برجام فعالیت داشته باشد بلکه برجام پروژه کنترلی و خلع سلاحی است وقتی از این منظر به مساله نگاه میکنیم میبینیم که برجام ذاتاً خسارت محض بوده و برخلاف منافع ملی امضا و اجرا شده است و ما این فرصت را در اختیار داشتیم.
ظهرهوند ادامه داد: نکته دیگر در این مسئله که ند پرایس هم در این خصوص موضع گیری و اعلام کرد این بود که آنچه را که آقای بورل به عنوان یک پیشنهاد برای توافق تنظیم کرده است را قبول داریم. البته جزئیات این پیشنهاد را اعلام نکردهاند اما مشخص است که مانور تبلیغاتی است که در افکار عمومی ما، این موضوع را شکل بدهند که آمریکاییها آماده امتیازدهی هستند و ایران است که زیر میز میزند و به همین دلیل عنوان میکنند که تصمیم با تهران است.
آمریکاییها باید حسننیت خود را نشان داده و تصمیم نهایی بگیرند
وی بیان کرد: در صورتی که اینگونه نیست و تصمیم با آمریکاییها است و اگر میخواهند مسئله غرب و آمریکا با ایران را پایان یافته ببینند باید مسئله تحریمها را کنار بگذارند و عنوان کنند که با امضای برجام مسائل خودمان را به صورت عادی درمیآوریم قطعا جمهوری اسلامی ایران هم این را میپذیرد.
کارشناس مسائل بینالملل عنوان کرد: اما اگر قرار است فشار تحریمی را بر ما حفظ کنند و بازی برجام را با بازگشت آمریکاییها در زمین برجام دوباره ادامه دهند قطعا ایران این کار را انجام نمیدهد و به صلاح ایران هم نیست. ضمن اینکه شرایط زمانی و بینالمللی هم کاملاً تغییر کرده است و نه ما ایران ۲۰۱۵ هستیم و نه آنها آمریکا ۲۰۱۵ هستند و معادلات فرق کرده است و دیگر زمینهای برای برنامهای که بهدنبال آن هستند وجود ندارد و این کلیت کار است.
ظهرهوند تصریح کرد: لذا معتقدم که این بازی جدیدی است که با هماهنگی جوزف بورل و اتحادیه اروپا شکل میگیرد اما حاضر نیستند دریابند که اروپا هم اروپای دیروز نیست و تا ۳-۴ ماه آینده مشکلات درون اتحادیهای اروپا آغاز میشود بنابراین اگر میخواهند مسئله خود را حل کنند باید مسائل خود را با ایران به شکل ریشهای حل کنند.
سفیر اسبق کشورمان در ایتالیا اظهار کرد: مسئله اوکراین فرصت خوبی بود و ذات آمریکاییها را نشان داد که چگونه با توهم و برنامه برای روسیه و منطقه ما و جهان، ملت اوکراین را نابود کردند. ما این نابودی را فقط در عراق و لیبی شاهد نبودیم بلکه در اوکراین هم این فاجعه را آفریدند لذا ما با کشور فاجعهآفرین مواجه هستیم. ادبیات قدرت بهترین ابزار است ضمن اینکه ایران همواره آمادگی خود را برای مذاکره اعلام کرده است و مذاکره هدف و مسیر برای بیان همین موارد است.
ظهرهوند خاطرنشان کرد: هر چقدر آنها میخواهند در مذاکرات غیرشفاف حرکت کنند اما تیم مذاکرهکننده ما باید بهطور شفاف به مردم اعلام کند که آنها اکنون چه پیشنهادی را مطرح میکنند و ما برای چه موضوعی میرویم و مذاکره میکنیم. این شفافیت به نفع حکومت و دولت است و موجب میشود بدنه اجتماعی پشت سر تیم مذاکره کننده و دولت قرار گیرد تا نتوانند موضوعاتی از جمله اینکه توپ در زمین ایران است و ایران زیر میز مذاکره زده را مطرح کنند.
وی درباره نتیجه مذاکرات لغو تحریمها گفت: مذاکرات میتواند سالها ادامه پیدا کند ما باید ببینیم که منافع ملی ما در فرجام برجام چگونه است. آمریکاییها اگر نتوانند به مذاکرات جامع، نابود کردن ظرفیتها و کنترل ما برسند، برجام صرفا هستهای آنها را قانع نمیکند و موضوعی را هم که به عنوان غروب هستهای مطرح میکنند کفایت نمیکند آنچه که در برجام است نقض حاکمیت و اراده ملی است یعنی ما تنها نیروگاه اراک، سانتریفیوژها، IR۶ , IR۸ را از دست نمیدهیم بلکه اراده ما را هم میگیرند.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: این مساله بدتر از عهدنامه گلستان و ترکمانچای است زیرا ما در عهدنامه ترکمانچای بخشی از سرزمینمان را واگذار کردیم اما در باقی مانده آن اراده استراتژیک خود را حفظ کردیم. عقیده اینها این است که ایران از ۲۰۲۵ نباید بتواند غنیسازی و یا حرکتی داشته باشد و این نقض حاکمیت و اراده ملی است و برجام با چنین ماهیتی خطر امنیت ملی است.
ظهرهوند ادامه داد: مگر ممکن است از بیرون برای کشوری ترسیم کنند که چگونه میتواند باشد، ادامه دهد و بقا داشته باشد. این موضوع پدیده بسیار خطرناکی است و متاسفانه در گذشته دولت قبل آن را پذیرفت و این دولت به هیچ عنوان نباید اجازه بدهد که برای بعد از ۲۰۲۵ هم برای ما خط مشی تعیین کنند که به عنوان مثال نمیتوانید بازفرآوری هستهای داشته باشید و به سمت غنیسازی ۶۰ درصد بروید زیرا تحولات تکنولوژیک زمانی اقتضا میکند که برای داشتن یک ساعت اتمی، غنیسازی در حد ۷۰ درصد داشته باشیم.
وی یادآور شد: آنها نمیتوانند برای کشوری تعیین کنند که نمیتواند در فلان سطح و حوزه علمی حرکت داشته باشد و این یعنی نقض حاکمیت و اراده ملی که بدتر از عهدنامه ترکمنچای و گلستان است.