به گزارش مشق صلح، آرایش؛ چهار چهار دو. باغ؛ به راه. منافذ؛ تامین. جلسه؛ هرشب. نطق آتشین؛ هر هفته. سرکشی؛ هر روز. مخالفت با شهردار؛ با شنیدن اولین جوابِ نه. همدلی، صفر. قبول داشتن هم، صفر. پشت هم بودن، صفر. حمایت از شهردار، در صورت تامین منافذ! عدم حمایت از شهردار، با اولین تامین نشدنِ منافذ! و این، همه ی عملکردِ اعضای دردانه و قابل احترامِ شوراست. جالب نیست؟ نه اعضای دوره ششم، که قبلی ها. نه قبلی ها. که بعدی ها! البته دلسوز هم کم نیست.
سخنی با دوستان عزیزمان در شورا، تا مادامی که تصور کنید از غافله جا مانده اید، تا زمانی که تصور کنید دیگری بُرده و من نَه، تا زمانی که براین باور باشید که باید حرف من بُرو باشد آش این آش و کاسه هم همین کاسه (ن)خواهد بود، بله نخواهد بود، حتی آش و کاسه هم از دست رفتارهای ناپخته تغییر می کند.
لطفا فیلم جلسه ی روز یکشنبه (استیضاح شهردار) را دوباره نگاه کنید، نه با دور کُند، که تند. چون حتم دارم شما هم از اتفاقات رخ داده، از صحبت های مطرح شده و از موضوعات بیان شده تعجب خواهید کرد.
اما زمانِ رفته باز نخواهد گشت و حرف گفته شده تعدیل نخواهد شد. کاش همگی به حفظِ شورا کمک کنیم، کاش به خودمان هم کمک کنیم، کاش کمتر نطق کنیم، کمتر مطالبه کنیم، کمتر عیبِ هم بگوییم و کاش بیشتر از قبل کار کنیم!
از ۱۰ ماه سپری شده از شورای ششم ۹ ماه آن صرف طرح سوال و استیضاح و نشست و برخواست با گزینه ها برای جایگزینی شهردار شده که اگر این نیرو صرفِ تعاملِ با شهردار می شد چه کارهایی که جلو می رفت!
به جرات می توان گفت عجیب ترین شورای کرج در همه ادوار شمایید، شورای ششم. اعضایی که با خودشان هم کنار نمی آیند!
به نظرم مفهوم شورا کاملا معلوم است، اما شورای ششم در حال تغییرِ هر مفهوم و ماهیتی ست. نیروی انقلابی باید بیش از دیگران تحمل کند، باید بیش از دیگران صبور باشد، بیش از دیگران روی گزینه خود بماند و باید بیش از این ها تعقل کند و حمایت کند، اما شما خلاف این ها را ثابت می کنید!
وقتی مردم می بینند شش ماه هم روی گزینه خودتان نمی مانید هرگز تصور حمایت شما را نخواهند داشت. مردم نمی گویند (شاید) عملکردی خوب نبوده، تصور می کنند چون منافعی تامین نشده سعی در کنار گذاشتنِ شهردار دارید.
وقتی مردم می بینند نیروهای انقلابی تحملِ هم را ندارند ابدا این باور را نخواهند داشت که کنار آنها باشید و دلسوز آنها!
سیصد روز از عمر شورای ششم گذشت اما چیزی که از شورا به بیرون منتقل می شود هر چیزی است جز همدلی و همراهی. هر چیزی است جز کار و تلاش!
پشت شهردار که هیچ، وقتی شهروندان می بینند شما پشتِ خودتان هم نمی مانید چگونه باید باور کنند که پشتِ آنهایید؟
سه سال مانده که آن هم زود تمام می شود، همانطور که شروع و پایانِ شورای پنجم به چند ثانیه ماند! امیدوارم به دور از حبّ و بغض ها، به دور از برداشت های اشتباه و به دور از این تصور که “دیگری برد و من باختم” برای اعتلای شهر تلاش کنید.
تصور برد و باختِ فردی را کنار بگذارید که اگر ببازید همگی تاوان می دهیم و اگر پیروز شوید دست همگی مان بالا خواهد رفت. بجنب برادر.
✍️مصطفی فراغت